پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024

دستگاه قضا باید به فکر تربیت قضات صالح و سالم باشد، اگر این دستگاه وظیفه اش را انجام دهد، یقیناً پرونده‌هایش کم می‌شود.

به گزارش مرکز خبر حوزه، حضرت آیت الله جوادی آملی، در دیدار جمعی از مسئولان قضایی و آموزش و پرورش شهرستان دماوند اظهارداشتند: موفقیت آموزش و پرورش در تربیت نسل جوان موجب کاهش جرم در سطح جامعه می‌شود،

ایشان با اشاره به ضرورت توجه مسئولین آموزش و پرورش و دستگاه قضایی به وظایف و مسئولیت‌هایشان در تامین سلامت اجتماعی عنوان کردند: اگر آموزش و پرورش در تربیت و پرورش نسل جوان موفق باشد و دستگاه قضایی توفیق اجرای عدل در جامعه را داشته باشد، قطعاً جرم کمتر شده و جامعه به سمت صلاح حرکت می‌کند.

معظم‌له با اشاره به آیات قرآن کریم، منحرفین جامعه را به دو دسته تقسیم کرده و گفتند: منحرفین جامعه یا بیراهه می‌روند و یا راه دیگران را می‌بندند، بنابراین مشکلات و غده‌ها و عقده‌های جامعه ما به این دو رذیله برمی گردد و تا زمانی که خود را نشناسیم دچار این غده‌ها خواهیم بود.

ایشان بیان داشتند: کسانی که دچار چنین غده‌هایی هستند، تصور می‌کنند انسان با مرگ می‌پوسد و مرگ آخر خط است.

حضرت آیت الله جوادی آملی ادامه دادند: انسان که از خاک آفریده شده مانند درختی است که از خاک می‌روید، چنین انسانی گیاهی و مادی زندگی می‌کند، یعنی خوب می‌خورد و خوب زندگی می‌کند، میوه خود را هم محدود می‌داند در آخر هم هیزم می‌شود، کسی که اینگونه فکر می‌کند زندگیش گیاهی و غیر حیوانی است، چه رسد به زندگی انسانی که سال‌ها با آن فاصله دارد.

این مفسر قرآن کریم ادامه دادند: گروه دیگری از انسان‌ها که هدایت شده و راه رستگاری را می‌پیمایند معتقدند مرغ باغ ملکوتند یعنی روی درخت زندگی آشیانه دارند و با مرگ از این آشیانه تنگ و تار رها می‌شوند، مرگ را از پوست به درآمدن می‌دانند نه پوسیدن.

* اگر علم نمی‌میرد عالم به طریق اولی نخواهد مرد

این استاد خارج حوزه گفتند: اگر اندیشه، فکر، علم پوسید، انسان هم می‌پوسد، علم و اندیشه وصف جان انسان است، اگر این وصف پوسیدنی نیست موصوف به طریق اولی ابدی است، بنابراین اگر علم نمی میرد، عالِم به طریق اولی نمی میرد برای این که علم در جان عالِم مستقر است.

ایشان اضافه کردند: کسانی که زندگی خود را مادی، گیاهی و درختی دانسته و پایان کار خود را هیزم شدن و پوسیدن می‌دانند، کارش در طول زندگی مشاجره و از این شاخه به آن شاخه پریدن است، چون شجری زندگی کرده اند.

حضرت آیت الله جوادی آملی عنوان کردند: کسانی که معتقدند، مرغ باغ ملکوتند و روی درخت زندگی آشیانه دارند و با مرگ از قفس تنگ زندگی و این آشیانه رها می‌شوند و مرگ از پوست درآمدن است نه پوسیدن دیگر نیازی به دستگاه قضایی و مراجعه به دادگاه ندارند.

این مفسر قرآن کریم افزودند: مردان بزرگی در جامعه بوده و هستند که در تمام مدت 90 سال عمرشان پایشان به دستگاه قضایی نرسید، اینگونه هم می‌شود زندگی کرد، اگر دستگاه قضایی هم خدای ناکرده مرگ را پوسیدن بداند وضع همین است که می‌بینید.

* رشوه آبرو بر است

حضرت آیت الله جوادی آملی اظهار داشتند: اگر دستگاه قضا بداند که مرگ از پوست درآمدن است نه پوسیدن آنگاه گناه و رشوه را آبرو بر می‌داند و هیچ گاه دستش به بیت المال دراز نمی شود.

معظم له افزودند: اگر از عاقبت خود غافلیم، به فکر بهشت نیستیم لا اقل در دنیا آبرومندانه زندگی کنیم، با پرونده بازی کردن آبرو بر است؛ گاهی کسی سکته می­کند و می‌میرد، خوب این مرگ آبرو بر نیست، ولی وقتی به برص مبتلا می‌شود این بیماری آبرو بر است.

ایشان با اشاره به آیات قرآن کریم افزودند: برخی انسان‌ها «مسلوب الحیثیه» از دنیا می‌روند«... إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ...» (البقرة:85) خیلی‌ها می‌میرند، خیلی‌ها با بیماری یا ایست قلبی می‌میرند اما وقتی به برص مبتلا شد آبرو بر است.

حضرت آیت الله جوادی آملی ادامه دادند: وجود مبارک حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه چند بار کلمه« اوبی»، « وبی» و« موبی» را ذکر کرده است، این کلمه برای آن است که به ما بفهماند دنیا یک مزرعه سرسبز و خرمی است، اما این علف‌ها وبا خیز است، به طرف این سرسبزی و خرمی نروید که این آبرو بر است این کلمه «اوبا، وبی و موبی» در نهج البلاغه کم نیست.

ایشان خاطر نشان کردند: وبا هم بیماری آبرو بر است، نه کسی پیش پرستار آبرو دارد و نه نزد بچه آبرو دارد، یک قاضی مرتشی همین است.

* اگر دستگاه قضاء به وظیفه‌‌‌اش عمل کند پرونده‌ها کم می‌شود

ایشان خطاب به مسئولان قضایی حاضر در جلسه گفتند: به فکر باشید، تا آبرو مندانه طیب، طاهر و پاک زندگی کنید، ما در متن جریان بودیم اگر دستگاه قضایی وظیفه اش را انجام دهد یقینا پرونده‌هایش کم می‌شود.

معظم له اضافه کردند: باید به فکر تربیت قضات صالح و سالم باشید، چون رشوه دو قسم است، یک قسم آن را همه می‌دانند رشوه مالی و مادی است، ولی نوع دیگر آن رشوه معنوی است، رشوه معنوی این است که آیا القاب و اجلال و تکریمی که قبلاً برای قاضی نبود، اکنون به خاطر جایگاهش او را تکریم می‌کنند، مثلاً اگر قبلا به او می‌گفتند حجت الاسلام اکنون به او می‌گویند حجت الاسلام والمسلمین آیا این رشوه است یا نه؟

معظم له ادامه دادند: صاحب جواهر فتوا می‌دهد احترام و تجلیل کردن‌های بی خود و بی حساب و کتاب اگر مورد پسند قاضی قرار گیرد رشوه محسوب می‌شود و چنین قاضی مترشی است.

ایشان تصریح کردند: بخش وسیعی از جرایم مربوط به ضعف دستگاه قضایی است، اگر دستگاه قضایی دستگاه عدل باشد مردم بشیر و نذیر دارند.

حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به برخی آیات قرآن کریم گفتند: همه انسان‌ها در تلاش و کوششند، برخی بعد از 80 سال باری برای آخرت ندارند و برخی بعد از 40 سال بار خود را می‌بندند، مثل این دو گروه مانند مثل اتوبوس و درخت گردو است، تفاوت آنها در این است که اتوبوس بعد از 40 سال دویدن، کهنه می‌شود اما درخت گردو پس از50 سال هنوز میوه می‌دهد، اتوبوس هر چه حرکت می‌کند پشت سر می‌اندازد، اما درخت تمام حرکت‌ها را زیر پایش ریشه قرار می‌دهد.

معظم له افزودند: آیاتی که به ما می‌گوید « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ » (التين:4) اگر سخن از نطفه و علقه باشد گاو و گوسفند هم همین طور هستند و دیگر «... فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» (المؤمنون:14) ندارد، اگر « ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آَخَرَ » (المؤمنون:14) شد می‌شود « فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ ». خداوند می‌فرماید ما او را خیلی زیبا آفریدیم ولی او خودش را هدر می‌دهد.

حضرت آیت الله جوادی آملی اضافه کردند: خدا فرمود ما انسان را زیبا آفریدیم، به او روح، عقل و فطرت دادیم، ما انسان را با سرمایه خلق کردیم، صدها مطالب عمیق در دل او نهادینه کردیم، کار انبیاء و علمای دین این است که این گنجینه‌ها را شکوفا کنند، غرایض را شکوفا کرده و فطرت شکوفا شده را به او نشان دهند و به او بگویند تو این هستی مانند کسی که روی گنج خوابیده و نمی داند که این جا گنج است.

ایشان افزودند: فرمود «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ ... » (النور:36) مسجد، حرم اهلبیت‌(ع)، مراکز مذهبی این طور است، این‌ها مراکزی است که خدای سبحان اجازه داد بالا بروند، مومنین را خدا بالا می‌برد، مومن عالم را به چند درجه بالا می‌برد ما برای خیلی‌ها زحمت کشیدیم، می‌خواهیم دستش را بگیریم و بالا بیاوریم ولی دو دستی به زمین چسبیده است «وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ ... » (الأعراف:176)، ما هرچه نصیحت می‌کنیم معجزه می‌دهیم کتاب می‌دهیم بالا نمی آید، ما بخواهیم این‌ها را بالا بیاوریم آماده ایم ولی اینها دو دستی به خاک چسبیده اند.

* چه وقت جامعه به سمت صلاح خواهد رفت

بر اساس گزارش علوم وحیانی اسراء معظم له خاطر نشان کردند: اساس کار این است که خودمان را بشناسیم و بدانیم پایان راه ما کجا است، آیا مرگ پوسیدن است یا از پوست به در آمدن است؟ تفاوت ما با حیوانات چیست و فرق بین زندگی درختی و اتوبوسی چیست؟ آیا مرگ آغاز راه یا پایان راه است؟ پوسیدن یا از پوست به درآمدن است؟ جای رفعت بخشی کجاست؟

ایشان اضافه کردند: اگر آموزش و پرورش در تربیت و پرورش نسل جوان موفق باشد و دستگاه‌های قضایی توفیق اجرای عدل را داشته باشد توقع این خواهد شد که جرم کمتر بشود و جامعه به طرف صلاح می‌رود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha